جدول جو
جدول جو

معنی میان قلعه - جستجوی لغت در جدول جو

میان قلعه
(کُ)
نام یکی از پاسگاههای مرزبانی کشور و شعبه شیلات در شبه جزیره میان کاله است. بنای اولیۀ آن که فعلاً مورد استفادۀ پاسگاه می باشد از آثار دورۀ صفویه است. این محل در 11هزارگزی باختر آشورآده بزرگ و 22 هزارگزی باختری تازه آباد واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ قَ عِ)
دهی از دهستان تیلکوه است که در بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یِ قَ عَ)
دیه و مرکز دهستان مارز بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج، سر راه مالرو بشاکرد - کهنوج. این ده در کوهستان قرار گرفته و دارای هوای گرمسیر و 100 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین میشود و محصول عمده آن خرما، و پیشۀ مردم کشاورزی است. راه مالرو دارد و ساکنین آن از طایفۀ سالاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(رَ مَ قَ عَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان دره گز در 7هزارگزی غرب دره گز در سر راه مالرو عمومی دره گز به نوخندان. جلگه ای است معتدل با 234 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و راه آن مالرو و زبان اهالی ترکی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 56هزارگزی شمال زرقان با 230 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
از توابع شبه جزیره ی میان کاله
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی